هنگام تولد..زیبا ترین گناه من((عشق))هنگام تولد

دانی که چرا سخن عشق کنم باز 

هنگام تولد بودو پرسیدند زیبایی ازان کدام شما شود

تو سکوت کردی ولی من  هرگز

به خدا گفتم هرچه داری روکن

 خداوند فهمید قدرت عشق مرا

که چگویم بعد از این جمله به او

  خدا هم فهمید قدرت عشق مرا

وخدا گفت برو من خودم فهمیدم

قدرت عشق تورا

میدهم هرچه هست زیبایی به او

واورا داد زیبایی

پس اینگونه شد صورت زیبای تو خلق به دستان خدا

وتو نفهمیدی که من زیباییم را بخشیدم به تو

فرشته ها حسادت ورزیدند به تو

ولی بی اتنا من گذشتم

و اما حالا

که تو کردی رها قدرت عشق  مرا

من نمیدانستم قدرت عشق

عشق تورا

زیبایت کردمو تو مرا خط زدی

 اسمان را خط زدی

اسمان را خط زدم

دریا را خط زدی

دریارا خط زدم

همه را خط بزنی میزنم خط به خدا

ولی تو مرا خط زدی

خواستم خط بزنم که ندایی

امد خدا بودو قدرت عشق تورا

کرد سوال

که چه 

اخر به کجا

من هم سکوت کردم

تو مپندار که این خط نزدن

هست بهران فراموشیه من 

 من خط نزدم

من به تو گفتم غلامی میکنم

باز میگویمت  مارا که به هیچ میفروشندای خواجه غلامی میخری

باز هم بگو

نه